یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷ - ۰۵:۱۹
۰ نفر

سعید مروتی: شاخص‌ترین فیلم‌های 2008، در حالی اکران شده‌اند که زمان زیادی تا اعلام نامزدهای اسکار باقی‌نمانده است.

مطابق هرسال، با آغاز زمستان، هالیوود آثار حیثیتی‌اش را به نمایش درمی‌آورد، به این ترتیب پس از تابستانی که فیلم‌های پاپ کورنی، وجه غالب آثار اکران شده را تشکیل می‌دادند، سرمای زمستان، با آثاری شاخص از کارگردانان بزرگ همراه شده است.
این گونه است که آخرین فیلم‌های فینچر، ایستوود، دالاری، سودربرگ و مندز اکران عمومی شده‌اند.

استودیوها آخرین برگ‌های برنده‌شان را رو کرده‌اند. اسکار در راه است و نقش‌های اصلی‌اش را همین فیلم‌هایی که به تازگی اکران شده‌اند، ایفا خواهند کرد.

مورد عجیب‌ بنجامین باتن

اگر «زودیاک» از سوی دوستداران فینچر خیلی تحویل گرفته نشد، در عوض «مورد عجیب بنجامین باتن» فیلم تازه این کارگردان، توانسته مورد توجه منتقدان قرار گیرد.

فینچر با عوض کردن سبک و سیاق فیلمسازی‌اش این‌بار سراغ داستانی از اسکات فیتز جرالد رفته است. در «مورد عجیب بنجامین باتن» بردپیت نقش پیرمردی را بازی می‌کند که تازه در 80 سالگی به دنیا می‌آید. روند زندگی را به صورت وارونه طی می‌کند یعنی به مرور جوان و جوانتر می‌شود. او در خانه سالمندان متولد و دست آخر در مهدکودک از دنیا می‌رود.

مانند «زودیاک» این‌بار هم با فیلمی طولانی سروکار داریم. البته «مورد عجیب...» آنقدر غنای داستانی دارد که در زمانی نزدیک به 3ساعت ملال‌آور به نظر نرسد. کیت بلنچت نقش همسر بردپیت را بازی کرده و جولیا اورموند، تیلدا سوئینتن از دیگر بازیگران فیلم هستند. در حالی که «شوالیه تاریکی» فیلم ستایش شده سال،‌ در گلدن گلاب تحویل گرفته نشد، فیلم فینچر در 50 رشته نامزد دریافت جایزه است.

اغلب نقدهای منتشر شده درباره فیلم هم لحن مثبتی داشته‌اند.
بردپیت در سومین همکاری‌اش با فینچر، یکی از بخت‌های اصلی دریافت اسکار است و از حالا نامزدی‌اش قطعی به نظر می‌رسد.

منتقدی فیلم را یک «فارست گامپ» دانسته که فاقد شیرینی، خوش‌بینی و ساده لوحی است چون تلخ‌اندیشی به نام فینچر آن را کارگردانی کرده است.

والکری

والکری کوششی دیگر برای اثبات این نکته که برایان سینگلر هنوز تمام نشده است. کارگردان با استعداد «مظنونین همیشگی»، در این سال‌ها تبدیل به فیلمسازی شد که در خدمت استودیوها، پروژه‌های فانتزی، عظیم، ‌مجلل اما سطحی و توخالی را به ثمر می‌رساند.

پروژه «والکری» که تام‌کروز بازیگر اصلی و یکی از تهیه‌کنندگانش، حساب زیادی روی آن باز کرده است، درباره یک افسر آلمانی با نام کلوس فون اشتافنبرگ است که قصد دارد به همراه دوستانش هیتلر را ترور کند اما در این کار به توفیق نمی‌رسد. اقتباس از ماجرایی واقعی و بحث‌انگیز،‌ حاشیه‌های زیادی را از همان روزهای آغاز پیش تولید به همراه داشت.

سینگلر با نگاهی جدی‌تر از فانتزی‌های عظیمی که در این سال‌ها ساخته، سراغ «والکری» رفت. روی فیلمنامه مدت‌ها کار شد و سینگلر گفت که با دستمایه ارتباط خوبی برقرار کرده است. «والکری» را می‌توانند فیلم حیثیتی کارگردان و بازیگر نقش اولش دانست. سینگلر می‌خواهد ثابت کند که هنوز کارگردان خلاقی است و ساخت فانتزی‌های صرفا سرگرم‌کننده، چیزی از قوای خلاقه‌اش نکاسته است و تام کروز که سال‌هاست از روزهای اوجش فاصله گرفته، قصد دارد در نقش یک افسر نازی، قماری بزرگ را به سود خود به پایان برساند.

مسیر انقلابی

 سام مندز یک دهه پیش با «زیبای آمریکایی» خود را در مقام یکی از کارگردانان خلاق و خوش قریحه‌ هالیوود نمایاند. در میان فیلم‌های بعدی او«جاده‌ای به سوی تباهی» با بازی تام هنکس فیلم درجه‌یکی از کار درآمد؛ مسیری که البته  از این شاخه به آن شاخه پریدن‌های مندس تداوم نیافت.

«مسیر انقلابی» به نظر عزمی‌ جدی از سوی سازنده‌اش برای بازگشت به روزهای اوجش است.

اولین نکته قابل توجه فیلم بازی دی‌کاپریو و وینسلت در مقابل یکدیگر است. 2 بازیگری که پس از «تایتانیک» دیگر با یکدیگر همبازی نشده بودند و حضور مجددشان پس از 11سال در یک قاب، می‌تواند مورد توجه تماشاگران قرار بگیرد.

آنها در مسیر انقلابی نقش زوج‌ جوانی را ایفا می‌کنند که در ظاهر زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای دارند ولی طولی نمی‌کشد که آرامش جای خود را به تنش می‌دهد. داستان فیلم در دهه 1950 می‌گذرد.

در «مسیر انقلابی» مندز باز هم در جاده تباهی گام برداشته است. کاری که قبلا در فیلم‌های موفق‌اش نشان داده خوب بلد است و می‌تواند دنیایی پر از تنش، نارآرامی و پلشتی را با مهارت به تصویر بکشد.

در رشته‌های اصلی شانس فیلم برای نامزدی اسکار بالاست، به خصوص دی‌کاپریو و وینسلت که البته به نظر می‌رسد دومی از بخت بیشتری برخوردار باشد.

گران تورینو

کلینت ایستوود پس از آنکه «بچه عوض شده»‌اش خیلی مورد توجه قرار نگرفت، این‌بار با فیلمی آمده که خودش نقش اصلی‌اش را ایفا کرده است. در «گران تورینو» ایستوود در نقش کهنه سرباز تنها، تلخ‌اندیشی که تناسبی با محیط پیرامونش نمی‌یابد، ستاره اصلی فیلم است. آدمی که نژادپرست است اما در سیر اتفاقاتی با یک مهاجر کره‌ای دوست می‌شود.

«گران تورینو» مثل دیگر آثار دیستوود، یک درام جدی و اخلاق‌گراست. این‌بار مسئله تبعیض‌نژادی مورد توجه ایستوود قرار گرفته است. نفی‌نژاد‌پرستی در فیلم ایستوود که همزمان با ریاست جمهوری اوباما شده،‌ نکته‌ای که برخی از منتقدان بر آن اشاره کرد‌ه‌اند.

درست مثل کهنه سرباز فیلم که از تنهایی خود خواسته‌اش بیرون می‌آید،‌ ایستوود نیز نشان می‌دهد که در هفتادو چند سالگی هنوز قصد بازنشستگی ندارد.

او فیلمساز محبوب آکادمی است و «گران تورینو» هم در موعد فیلم‌های اسکاری به اکران عمومی درآمده است.

شک

جان پاتریک شانلی برنده جایزه پولیتزر، براساس نمایشنامه‌ای از خودش «شک» را کارگردانی کرده است. فیلم ماجرای سوء ظن راهبه‌ای به یک کشیش است.
«شک» کنار «مورد عجیب بنجامین باتن» و «فراست- نیکسن» در بیشترین رشته نامزد دریافت جایزه از گلدن گلاب شد.

چالشی که پاتریک شانلی در باب مفهوم اخلاق به راه انداخته مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.

فیلیپ سیمور هافمن در نقش پدری روحانی که مشکوک به گرایشات غیراخلاقی است و البته مریل استریپ در نقش خواهر آن سیوس چهره‌های شاخص فیلم هستند ولی غافلگیری «شک» ایمی آدامز است.

خواننده

استفن دالاری کارگردان فیلم محبوب «ساعت‌ها» این بار سراغ دستمایه‌ای متفاوت از دیگر آثارش رفته است. داستان «خواننده» در آلمان پس از جنگ جهانی دوم می‌گذرد.
ماجرای مایکل برگ، بیمار که هانا اشمتیز پرستاری‌اش را برعهده دارد. مایکل برای اشمیتز شاهکارهای ادبی را می‌خواند و به او علاقه‌مند می‌شود.

این در حالی است که هانا گذشته‌ای هولناک دارد. او  روزگاری یک افسر نازی بوده و دستگیر و به جرم جنایت جنگی محاکمه می‌شود. «خواننده» برای کسانی که پس از «ساعت‌ها» چشم انتظار فیلم دیگری از دالاری بوده‌اند، اثری متقاعدکننده از کار درآمده است.

هرچند تکرار توفیق «ساعت‌ها» باتوجه به فیلم‌های قدر امسال دور از ذهن به نظر می‌رسد. کیت وینسلت در نقش هانا، ستاره بی‌گفت‌وگوی فیلم است.

چریک

حماسه 4ساعته سودربرگ درباره ارنستو چه‌گوارا در 2 فیلم 2 ساعته با نام‌های «آرژانتین» و «چریک» به نمایش درآمده است. فیلم در جشنواره کن مورد توجه قرار گرفت و دل تورو برای نقش چه گوارا جایزه بهترین بازیگر نقش اول را از کن دریافت کرد.

واکنش منتقدان به فیلم سودربرگ مثبت بوده است و از حالا شانس دل تورو  برای نامزدی اسکار قطعی به نظر می‌رسد.

روی علاقه آکادمی به موضوعات سیاسی هم می‌شود حساب باز کرد، به خصوص وقتی که سودربرگ پشت دوربین ایستاده باشد.

کد خبر 71710

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز